فرزانه دشتی؛ محمد باقر مکرمی پور؛ سامیار لایقی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 06 دی 1401
چکیده
همواره یکی از مباحث مهمی که در حوزهی علم سیاست و اندیشه سیاسی ذهن بسیاری از اندیشمندان و نظریهپردازان این حوزه را به خود معطوف نموده، این است که مبانی و اصول اخلاقی- ارزشی چه جایگاهی در سیاست دارند. ...
بیشتر
همواره یکی از مباحث مهمی که در حوزهی علم سیاست و اندیشه سیاسی ذهن بسیاری از اندیشمندان و نظریهپردازان این حوزه را به خود معطوف نموده، این است که مبانی و اصول اخلاقی- ارزشی چه جایگاهی در سیاست دارند. دیدگاه اندیشمندان در این زمینه متفاوت و متعدد است. همچنین مهم حوزهی سیاست عملی است. آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد؛ توضیح این سؤال است که نسبت و رابطهی اخلاق و سیاست از دیدگاه ارسطو و سیره عملی امام(ع) به عنوان معصومی که در رأس حکومت جامعه اسلامی قرار گرفته، چگونه بوده است؟ لذا پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی به تبیین جایگاه اصول و ارزشهای اخلاقی در سیاست از منظر ارسطو و امام علی(ع) بپردازد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که هر دو به درآمیختگی و پیوند جداییناپذیر اخلاق و سیاست تأکید دارند. حال آنکه ارسطو به عنوان نماینده یونان باستان؛ معیار مطلوببودن جامعه سیاسی و دست یافتن به سعادت را زندگی بر طبق فضیلت میداند. اما با توجه به جهانبینی توحیدی امام علی(ع)؛ آن حضرت شریعت را عنصر لاینفک سیاست دانسته و بهترین نوع سیاست را سیاست الهی معرفی میکند. این اصول و ارزشها به قدری برای ایشان اهمیت دارند که بیدرنگ در تزاحم میان سیاست و این اصول، اخلاقیات و ارزشهای الهی را برمیگزینند. در واقع حکومت وسیلهای است برای دستیابی و حاکمیت ارزشهای دینی و مبانی اخلاقی در جامعه بشریت.